برادر زاده های من...

به خواب دوستانم آرامش،
به بیداریشان آسایش،
به زندگیشان نشاط،
به عشقشان ثبات،
به عهدو مهرشان وفا،
به عمرشان عزت،
به رزقشان بركت
به وجودشان صحت،
و به همت شان موفقیت
عطا بفرما.
آمین...
بی سر پناهی نیست در حالی که من هر روز از کنارخرابه ای رد می شوم که
پیرمردی درآن زندگی می کند امیرالمونین مولای من کجایی تا دست نوازش
برسر یتیمان و فقیران بکشی آنکه با اسکورت می رود و با اسکورت می آید
چه خبر دارد ؟
دختر 11 ساله با ان دست های یخ زده چرا باید گل بفروشد؟ عدالت کجاست؟
این همه خیرات به کجا می رود؟ کجاست اسلام علی ؟ من ان اسلام و ان عدالت
را می خواهم .
من این اسلام را نمی خواهم...
عجب صبری خدا دارد...
تاریخچه مختصر روز جهانی زن ( ۸مارس، ۱۸ اسفند ) | |
يکی از روزهایی كه مردمان مترقی جهان ، جشن می گیرند و از آن بعنوان روز خوب و فر خنده یاد می كنند، روز هشتم مارس يا هجدهم اسفند است. در يک چنين روزی يعنی روز ۸ مارس ۱۸۷۵ زنان كارگر كارخانجات نساجی در شهر نیویورك برای بهبود شرایط كارشان و در اعتراض به پایین بودن سطح دستمزد شان ، دست به تظاهرات زدند. این حركت به درگیری قهر آمیز با پلیس آمريکا انجامید و پلیس بطور وحشیانه به تطاهرات حمله کرد و آنرا سركوب نمود. عده ای از زنان تظاهر كننده زخمی و دستگیر شدند. اين مسئله باعث شد که زنان کارگر ديگر هم کم کم به حقوق انسانی خود آگاهی پيدا کنند . و سعی کنند که راه آنها را ادامه بدهند . حركت اعتراضی هر سال به حالت آشكار و یا مخفی در کارخانه های مختلف ادامه پیدا کرد. روز ۸ مارس ۱۹۰۷ مجددا زنان نساج آمریكا با خواست ۱۰ ساعت كار روزانه دست به تظاهرات می زنند كه این بار هم تظاهرات آنها با سركوب پلیس روبرو می گردد و به دستگیری بسیاری از زنان منجر می شود. در این تظاهرات عده ی زیادی از مردان كارگر و زنان طبقات دیگر جامعه نیز شركت می كنند. در سال ۱۹۰۸ حزب سوسیالیست آمریكا به تشكیل كمیته ملی زنان برای كمپین حق رأی زنان در انتخابات اقدام می كند و در مارس همان سال كارگران زن بافنده سوزنی با خواست ممنوع كردن كار برای كودكان و كسب حق رأی زنان درنیویورك تظاهرات می كنند. رویدادهای ۸ مارس همان سال سبب گردید كه در سال بعد یعنی سال ۱۹۰۹ این روز بعنوان نخستین روز ملی زنان در آمریكا تثبیت شود. این روز كم كم به روز مخالفت زنان كارگر با دولت و كارفرمایان سرمایه دار ، برای بهبود شرایط كار و کسب حقوق اجتماعی برای كل زنان در سراسر دنیای صنعتی ، تبدیل می گردد. در کنگره ی بین المللی سوسیالیستها كه در سال ۱۹۱۰ در كپنهاگ دانمارك برگزار گردید ، با شروع جنگ جهانی اول ، ميليونها مرد به جبهه ها گسيل شدند . زنان سوسیالیست در این سالها تظاهرات ۸ مارس را بر علیه جنگ و كشتار و خرابی ناشی از آ ن برگزار کردند. در ۸ مارس ۱۹۱۷ در روسیه زنان علیه افزایش قیمت ها، تعطیلی كارخانجات و اخراج كارگران دست به تظاهرات زدند. این تظاهرات در رویداد انقلاب فوریه همان سال در روسیه تأثیر زیادی داشت. در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم تا اوایل دهه ۶۰ روز جهانی زن جلوه چندانی نداشت . چون زنان توانسته بودند به مقدار زيادی از خواستهای خود دست يابند. با رشد جنبش زنان در دهه ۶۰ این روز هم بار دیگر اهمیت یافت. سال ۱۹۷۵ از طرف سازمان ملل متحد ، سال بین المللی زنان اعلام شد و دو سال بعدتر یعنی سال ۱۹۷۷ یونسكو ۸ مارس را به عنوان روز جهانی زن، به رسمیت شناخت. از آن روز به بعد ، در چنين روزی مردان به زنان گل يا هديه تقديم می کنند و بدينوسيله از مبارزات انسانی زنان قدردانی می کنند. اکنون در مجلس سوئد ۱۶۵ نفر از نمايندگان ، يعنی بيش از ۴۷ درصد آنها ، زن هستند. در سالهای اخیر با توجه به شرایط نا بسامانی كه برای زنان در سراسر جهان و بویژه برای زنان كارگر در كشورهايی با حكومت دینی ، ایجاد شده است، روز جهانی زن می رود تا همان جایگاه اولیه خود ، كه دفاع از شرایط بهتر كاری و حقوق اجتماعی زنان می باشد را بدست آورد. زنان ایران در تظاهرات و گردهمایی هایی كه در ۸ مارس ۲۰۰۳ در تهران و سایر شهرهای ایران برگزار كردند، ضمن مطرح كردن دیگر درخواستهای انسانی و اجتماعی خود، خواستار گنجاندن روز ۸ مارس در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران ، بعنوان روز جهانی زن شدند. |
جای می گرفتم در اغوشت
و تنی می زدیم به هم
تو از شب های کویر می گفتی
و من از عصر ظلم می گفتم
تو از شب های بی مهتاب می گفتی
و من از روزهای بی افتاب
دوست دارم از شب های سرد بشنوم
تو هم از سرد بودن بشنوی
از سردی...
ادم ها !
احساس ها !
دوست داشتن ها !
و مهربانی ها !
اینجا ستاره را از اسمان می دزدند
خورشید را خاموش می کنند...
اما انجا مهتاب میهمان ستاره ها است
و خورشید در خدمت کویر
خدایا اسمان اینجا چه بیرحمانه تاریک است.
یوسف
نهری كوچك باش، اما هیچ گاه مرداب نباش.نهری باش جاری، زلال و مهربان و با جوشش زیبایت
زندگی را به همه هدیه كن چون وقتی حركت میكنی هم زنده ای و هم به دیگران زندگی می دهی ،
سبزه های كنار نهر را دیده ای چه زیبا چشم رانوازش می دهند و ماورای پروانه های لطیف و
زیبا هستند، این ها به خاطر سخاوت و مهربانی نهر كوچك اما جاری است، پس تو هم با الهام از
این رود كوچك جاری شو و بدان خدا در همه حال با توست.
بدهید.
(مارک تواین)
به بهانه فردا که یک روزی تکراری در تاریخ ایران هست، ملتی که از روی ناچار
باید رای بدهند. مردمی که ابزاری هستند برای دولتمردان بی فکرش...
از ایران چه خبر؟
هوا خیلی خوب است
همین طور حال مردم
مردم خروار خروار جنس و کالا برای عیدشان می خرند
مغازه ها پرشده از آدمهایی که دلشان شاد است و جز لبخند چیزی بر لبشان نیست
درختان هم کم کم دارند شکوفه می کنند
دخترک گل فروش سر چهار راه گل می فروشد
اصغر فرهادی شاهکار کرده...
اینترنت هم ما رو شرمنده کرده...
گنجشکها دسته دسته از این درخت به آن درخت می پرند و ترانه شادی
سر
می دهند
انگار همه چیز عالی هست
چقدر دلم گرفت ...
برای پرواز به آسمانها، منتظر نمان که عقابی نیرومند بیاید و از زمینت برگیرد و در
آسمانهایت پرواز دهد.
بکوش تا پر پرواز به بازوانت جوانه زند و بروید و بکوش تا اینهمه گوشت و پیه و
استخوان سنگین را که چنین به زمین وفادارت کرده است، سبک کنی و از خویش
بزدایی، آنگاه به جای خزیدن، خواهی پرید.
در پرنده شدن خویش بکوش و این یعنی بیرون آمدن از زندانهای اسارت
(قسمتی از شعر زیبای اهنگ اسیری)
گفتم که هستی ؟
گفت : آفتاب
بی اعتنا طناب را آماده کردم
پشت پنجره ام را کوبید
گفتم که هستی ؟
گفت : ماه
بی اعتنا طناب را آماده کردم
پشت پنجره ام را کوبیدند
گفتم که هستید ؟
گفتند همه ی ستارگان دنیا
بی اعتنا طناب را آماده کردم
پشت پنجره ام را کوبید
گفتم که هستی ؟
گفت : یک پرنده آزادی
من پنجره را با اشتیاق باز کردم
(خسرو گلسرخی)
مردي صبح از خواب بيدار شد و ديد تبرش ناپديد شده . شك كرد كه همسايه اش آن
را دزديده باشد ، براي همين ، تمام روز اور ا زير نظر گرفت.
متوجه شد كه همسايه اش در دزدي مهارت دارد ، مثل يك دزد راه مي رود ، مثل
دزدي كه مي خواهد چيزي را پنهان كند ، پچ پچ مي كند ،آن قدر از شكش مطمئن
شد كه تصميم گرفت به خانه برگردد ، لباسش را عوض كند ، نزد قاضي برود و
شكايت كند .
اما همين كه وارد خانه شد ، تبرش را پيدا كرد . زنش آن را جابه جا كرده بود. مرد از
خانه بيرون رفت و دوباره همسايه اش را زير نظر گرفت و دريافت كه او مثل يك آدم
شريف راه مي رود ، حرف مي زند ، و رفتار مي كند .